اشعار شهراد میدری

شعر و ادب ایران زمین

اشعار شهراد میدری

شعر و ادب ایران زمین

کمتر گله کن فاصله تقصیر ندارد( شهراد میدری )

کمتر گله کن فاصله تقصیر ندارد
این دوری کم حوصله تقصیر ندارد

مجنون قدمش داغ نهاده ست به صحرا
پاهای پر از آبله تقصیر ندارد

زیر سر عشق است اجاقی که به جا ماند
خاکستر این قافله تقصیر ندارد

بی تاب نباش اینهمه با موی پریشان
این باد رها و یله تقصیر ندارد

تقصیر دلت بود که این گونه فرو ریخت
چشمان پر از زلزله تقصیر ندارد

تقویم فقط گفت بهار است وگرنه
پربستگی چلچله تقصیر ندارد

اندوه همان شادی سرریز جنون است
اشکی که شده هلهله تقصیر ندارد

لب بسته نبسته تو به این درد دچاری
حتا پس از این ها گله تقصیر ندارد

 

*شهراد میدری*

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.